دختری از جنس باران |
|||
آبشار به آبشار گفتم تو کیستی ؟ گفتا که اشک کوه گفتم از چه میگرید کوه؟ گفتا آن زمانی که بیاد شکم گرسنه ی طفلی می افتد که چگونه آن طفل را سیر کند قلب سنگیش بدرد میاید
وآنقدر اشک میریزد تا آبشار شود.
آرشيو وبلاگ پيوندها بدو بیا واسه تبادل لینک نويسندگان |
|||
|